زمان تقریبی مطالعه: 2 دقیقه
 

اسم زمان





اسم مشتق دلالت کننده بر زمان انجام فعل را اسم زمان گویند.


۱ - تعریف



اسمی که بر زمان وقوع حادثه یا زمان انجام فعلی دلالت می‌کند، اسم زمان نام دارد، مانند: « مشرق » و « مغرب » که به معنای زمان طلوع و غروب خورشید است و یا مانند: « مقتل » که به معنای زمان وقوع قتل می‌باشد.

۲ - اسم زمان نزد اصولیون



اصولیون در مبحث مشتق، در این که آیا بحث حقیقت بودن مشتق در خصوص «ما تلبس» یا در اعم از «ما تلبس و ما انقضی عنه» در اسم زمان هم جریان دارد یا نه، اختلاف دارند.
اسم زمان هم مثل اسم فاعل، اسم مفعول، اسم مکان و اسم آلت، در بحث مشتق داخل است، اما در مورد اسم زمان اشکال ویژه‌ای وجود دارد که در موارد دیگر نیست و آن این که در همه موارد ذکر شده، همواره ذات حتی بعد از انقضای تلبس، باقی و ثابت است، مثل: ضارب (اسم فاعل)، مضروب (اسم مفعول)، مسجد (اسم مکان) و مفتاح (اسم آلت) ولی در اسم زمان، ذات چنین ثباتی ندارد؛ برای مثال، اگر عاشورای ۶۱ هجری را به عنوان « مقتل الحسین علیه‌السّلام » بدانیم، دیگر عاشورای سال ۶۲ هجری و.. . را نمی‌توانیم «مقتل الحسین علیه‌السّلام » بنامیم، چون هر یک ذات جداگانه و مخصوص به خود دارد؛ یعنی عاشورای ۶۲ هجری، ذاتی مغایر با ذات عاشورای ۶۱ هجری دارد.
بنابراین، در اسم زمان، سخن از تلبس و انقضا پیرامون یک ذات ثابت نیست، بلکه بحث از تبدیل ذات به ذات دیگر است.
برخی از اصولی‌ها همانند مرحوم « آخوند و « محقق بروجردی » به این اشکال پاسخ‌هایی داده‌اند.
[۴] دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، ج۲، ص ۲۱۷۲-۲۱۷۱.
[۵] فاضل لنکرانی، محمد، سیری کامل در اصول فقه، ج۲، ص۵۲۳.


۳ - پانویس


 
۱. آخوند خراسانی، محمد کاظم بن حسین، کفایة الاصول، ص۵۸.    
۲. مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج۱، ص ۵۹-۶۰.    
۳. اصفهانی، محمد حسین، الفصول الغرویة فی الاصول الفقهیة، ص۵۸.    
۴. دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، ج۲، ص ۲۱۷۲-۲۱۷۱.
۵. فاضل لنکرانی، محمد، سیری کامل در اصول فقه، ج۲، ص۵۲۳.


۴ - منبع


فرهنگ‌نامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۱۹۱، برگرفته از مقاله «اسم زمان».    


رده‌های این صفحه : اسما | مشتق(اصول)




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.